انواع سبک های مدیریتی در ایران و جهان
سبکهای مدیریتی مجموعه ای از رفتارها و رویکردهایی هستند که مدیران برای هدایت، سازماندهی، انگیزه و کنترل کارکنان خود برای دستیابی به اهداف سازمانی به کار میگیرند. هر مدیر از سبک مدیریتی خاص خود استفاده میکند که تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند شخصیت، تجربیات، ارزشها و باورهای او شکل میگیرد. هیچ سبک مدیریتی واحدی وجود ندارد که برای همه افراد و در همه موقعیتها مناسب باشد. بهترین سبک مدیریتی به عوامل مختلفی از جمله نوع وظایف، سطح تجربه کارکنان و فرهنگ سازمانی بستگی دارد. در این مقاله به بررسی انواع سبک های مدیریتی در ایران و جهان پرداخته خواهد شد. با مجله اینترنتی لاجورد همراه باشید.
سبک مدیریتی دموکراتیک
مدیریت دموکراتیک، که به عنوان مدیریت مشارکتی یا مشورتی نیز شناخته میشود، سبکی از رهبری است که در آن مدیر با کارکنان خود برای تصمیمگیریها مشورت میکند و به آنها اجازه میدهد تا در فرآیند تصمیمگیری مشارکت کنند. در این سبک، مدیر نقش یک تسهیلگر را ایفا میکند و به جای اعمال قدرت مطلق، از نظرات و ایدههای کارکنان خود استفاده میکند. هدف از مدیریت دموکراتیک ایجاد محیطی مشارکتی و همسو با اهداف سازمانی است که در آن کارکنان احساس تعهد و انگیزه بیشتری برای انجام وظایف خود داشته باشند.
مدیران با کارکنان خود در مورد مسائل مختلف از جمله تعیین اهداف، حل مشکلات و برنامهریزی استراتژیها مشورت میکنند. مدیران به کارکنان خود اعتماد دارند و به آنها استقلال و آزادی عمل در انجام وظایفشان میدهند. مدیران به طور شفاف و صادقانه با کارکنان خود ارتباط برقرار میکنند و از آنها بازخورد میگیرند. مدیران بر همکاری و کار تیمی در بین کارکنان خود تأکید میکنند. مدیران کارکنان خود را تشویق میکنند تا ابتکار عمل را به دست بگیرند و خلاق باشند.
سبک مدیریتی الهام بخش
مدیریت الهامبخش سبکی از رهبری است که در آن مدیر با انگیزه بخشیدن و توانمندسازی کارکنان برای رسیدن به اهداف مشترک، آنها را به سمت سطوح بالاتر عملکرد سوق میدهد. مدیران الهامبخش با ایجاد چشماندازی روشن، برقراری ارتباط موثر، تشویق به نوآوری و ریسکپذیری، و قدردانی از تلاش و دستاوردها، به کارکنان خود انگیزه میدهند.
آنها شور و اشتیاق زیادی به کار خود دارند و این اشتیاق به دیگران نیز سرایت میکند. آنها صادق و شفاف هستند و همیشه حقیقت را میگویند، حتی زمانی که دشوار است. آنها به توانایی خود و تیم خود برای دستیابی به اهداف بزرگ اطمینان دارند. آنها میتوانند نیازها و احساسات دیگران را درک کنند و با آنها همدلی کنند. آنها به کارکنان خود قدرت میدهند تا بهترین کار خود را انجام دهند و برای رسیدن به اهداف خود ابتکار عمل را به دست بگیرند. آنها متعهد به رشد و توسعه خود و کارکنان خود هستند.
سبک مدیریت اقتداری
سبک مدیریت اقتداری، که به آن سبک اتوکراتیک یا دیکتاتوری نیز گفته میشود، یکی از سبکهای اصلی مدیریت است که در آن مدیر قدرت و کنترل زیادی را به دست میگیرد و تصمیمگیریها را به تنهایی انجام میدهد. در این سبک، مدیر از کارکنان خود انتظار دارد که از دستورات او پیروی کنند و به ندرت نظر یا پیشنهادات آنها را میپذیرد.
قدرت تصمیمگیری و کنترل در دست مدیر است. سازمان به صورت سلسله مراتبی اداره میشود و مدیر در راس آن قرار دارد. دستورات و اطلاعات از بالا به پایین ابلاغ میشود. مدیر به طور دقیق بر کارکنان نظارت و کنترل میکند. مدیر بدون مشورت با دیگران تصمیم میگیرد. مدیر مسئول تمام نتایج است.
بیشتر بخوانید: فن بیان و تقویت مهارت های ارتباطی
سبک مدیریت مبتنی بر عملکرد
مدیریت مبتنی بر عملکرد (PBM) یک رویکرد سیستمی برای مدیریت منابع انسانی است که بر اندازهگیری و بهبود عملکرد فردی و سازمانی تمرکز دارد. در PBM، اهداف و انتظارات شفافی برای کارکنان در سطوح مختلف تعیین میشود و عملکرد آنها به طور منظم بر اساس این اهداف ارزیابی میشود. بازخورد و مربیگری منظم به کارکنان ارائه میشود تا به آنها در ارتقای عملکردشان کمک کند. PBM همچنین بر شناسایی و توسعه نقاط قوت و استعدادهای کارکنان تمرکز دارد.
میتواند به طور قابلتوجهی عملکرد فردی و سازمانی را ارتقا دهد. کارکنانی که احساس میکنند عملکردشان بهطور عادلانه ارزیابی میشود و به آنها برای ارتقای عملکردشان کمک میشود، احتمال بیشتری دارد که به کار خود متعهد باشند. نیاز به ارتباطات منظم و شفاف بین مدیران و کارکنان دارد. اطلاعات لازم را برای تصمیمگیری آگاهانه در مورد منابع انسانی در اختیار مدیران قرار میدهد. PBM فرهنگی را ایجاد میکند که در آن کارکنان تشویق میشوند تا بهترین عملکرد خود را ارائه دهند.
سبک مدیریت همکارانه
سبک مدیریت همکارانه، که به عنوان مدیریت مشارکتی نیز شناخته میشود، رویکردی به رهبری است که در آن مدیران و کارکنان در تمام سطوح سازمان برای دستیابی به اهداف مشترک با یکدیگر همکاری میکنند. این سبک در تضاد با سبکهای سنتیتر مدیریت است که در آنها قدرت و تصمیمگیری عمدتاً در دست مدیران ارشد قرار دارد. در مدیریت همکارانه، مدیران نقش تسهیلگر را ایفا میکنند و از تخصص و دیدگاههای کارکنان خود در فرآیند تصمیمگیری استفاده میکنند.
آنها همچنین کارکنان را تشویق میکنند تا ابتکار عمل را به دست بگیرند، مشکلات را حل کنند و به دنبال راهحلهای خلاقانه باشند. مدیران اطلاعات را به طور آزادانه با کارکنان به اشتراک میگذارند و آنها را در تصمیمگیریهایی که بر کارشان تأثیر میگذارد، مشارکت میدهند. مدیران به کارکنان خود اعتماد دارند و به آنها احترام میگذارند. آنها فضایی را ایجاد میکنند که در آن کارکنان احساس راحتی میکنند تا ایدهها و نظرات خود را به اشتراک بگذارند.
مدیران کارکنان خود را توانمند میکنند تا در نقشهای خود مستقل عمل کنند و به آنها فرصتهای توسعه و رشد میدهند. مدیران بر همکاری و کار تیمی تأکید میکنند و از کارکنان تشویق میکنند تا با یکدیگر برای دستیابی به اهداف مشترک همکاری کنند. مدیران و کارکنان هر دو در قبال نتایج مسئول هستند. آنها با هم برای حل مشکلات و یافتن راهحلها همکاری میکنند.
سبک مدیریت الگوساز
مدیریت الگوساز سبکی از رهبری است که در آن رهبر به عنوان الگویی برای پیروی دیگران عمل میکند. رهبران الگوساز با رفتار و ارزشهای خود، استانداردهایی را برای دیگران تعیین میکنند و دیگران را به دنبال کردن آنها تشویق میکنند. رهبران الگوساز افرادی صادق و اصیل هستند. آنها به آنچه که به آن اعتقاد دارند عمل میکنند و از ارزشهای خود سازش نمیکنند. رهبران الگوساز به خود و تواناییهای خود اطمینان دارند. آنها در تصمیمگیریهای خود قاطع هستند و دیگران را به دنبال کردن خود تشویق میکنند.
رهبران الگوساز به اهداف خود متعهد هستند. آنها سخت تلاش میکنند تا به آنچه که میخواهند دست پیدا کنند و دیگران را نیز به همین کار تشویق میکنند. رهبران الگوساز به طور موثر با دیگران ارتباط برقرار میکنند. آنها میتوانند به وضوح افکار و ایدههای خود را بیان کنند و دیگران را به گوش دادن و پیروی از خود تشویق کنند. رهبران الگوساز میتوانند احساسات و دیدگاههای دیگران را درک کنند. آنها با دیگران همدلی میکنند و به آنها کمک میکنند تا احساس ارزشمندی و حمایت کنند. رهبران الگوساز مایل به ریسکپذیری هستند. آنها از امتحان چیزهای جدید و نوآوری نمیترسند. رهبران الگوساز نسبت به اعمال و نتایج خود مسئول هستند. آنها از اشتباهات خود درس میگیرند و برای جبران آنها تلاش میکنند.
سبک مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک فرآیندی است که به سازمانها کمک میکند تا به اهداف بلندمدت خود دست یابند. این شامل تجزیه و تحلیل محیط داخلی و خارجی سازمان، تدوین استراتژیهایی برای استفاده از نقاط قوت و غلبه بر نقاط ضعف آن، و اجرای و ارزیابی آن استراتژیها میشود. مدیریت استراتژیک برای سازمانهایی با هر اندازهای مهم است، اما برای سازمانهای بزرگ که در محیطهای پیچیده و پویا فعالیت میکنند، به ویژه ضروری است. این به این دلیل است که به این سازمانها کمک میکند تا با تغییرات در محیط خود سازگار شوند و از فرصتهای جدید استفاده کنند. سبکهای مختلفی برای مدیریت استراتژیک وجود دارد، اما همه آنها شامل عناصر مشترکی هستند.
چشمانداز بیانیهای است که وضعیت مطلوب سازمان را در آینده توصیف میکند. ماموریت بیانیهای است که هدف سازمان را توصیف میکند. اهداف بیانیههای خاص و قابل اندازهگیری هستند که سازمان قصد دارد به آنها دست یابد. استراتژیها برنامههای عملیاتی هستند که برای دستیابی به اهداف طراحی شدهاند. برنامههای عملیاتی برنامههای تفصیلی هستند که نحوه اجرای استراتژیها را مشخص میکنند.
بودجه برنامهای است که منابع مالی را به فعالیتهای مختلف سازمان اختصاص میدهد. کنترلها فرآیندهایی هستند که برای اطمینان از اجرای استراتژیها طبق برنامهریزی استفاده میشوند. سبک مدیریت استراتژیک که یک سازمان استفاده میکند بستگی به عوامل مختلفی از جمله اندازه، صنعت و فرهنگ آن دارد. با این حال، همه سبکهای مدیریت استراتژیک باید بر اساس اصول محکم تجزیه و تحلیل، برنامهریزی و اجرا باشد.